آداب و رسوم و عادات و سنتها

بخش بزرگی از فرهنگ هر قوم و ملت و کشوری را میتوان نهفته در آداب و رسوم و عادات و سنتهای مورد قبول و پذیرش در بین افراد و ساکنان آن مناطق در نظر گرفت. طبیعتا عبارات و اصطلاحات و لغات زیادی هم در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرند شامل ضرب المثلها و امثال و حکم ولی از منظر ریشه یابی لغات میتوان به مواردی اشاره داشت در مورد استفاده بهینه از واژگانی که مورد تایید و قبول عموم هستند. آیا میتوان لغاتی همچون آداب و رسوم و سنتها را دقیقا مطابق یکدیگر در نظر گرفت و اینکه آنها کاملا در متون مختلف قابلیت جایگزینی یکدیگر را دارا میباشند؟ آیا بهتر و شایسته تر است تا این لغات و عبارات را بیشتر درمورد اشاره به شهرها و مناطق استانها در نظر بگیریم یا در مقیاس وسیع تر هم کاربرد دارند؟

When studying every culture, we could encounter terms like Habits, Customs, and Traditions pertaining to the people living in various countries but how can we clearly define them در هنگام بررسی و مطالعه هر فرهنگی, با لغاتی برخورد میکنیم شامل عادات, آداب و رسوم و سنتها در ارتباط با نحوه زندگی مردم در کشورهای مختلف ولی چگونه میتوان آنها را به روشنی توضیح داد؟ The three words mentioned above are somehow relevant to the actions and tasks done by people in cultures and countries over and over again سه کلمه ای که در بالا به آنها اشاره شد ارتباط پیدا میکنند با اعمال و کارهائی که توسط مردم در فرهنگها و کشورها بارها و بارها به انجام رسیده اند.

But the major difference among the terms is of chronological order since habits can be temporary, kind of informal and usually curtailed to only one individual in contexts ولی فرق اساسی بین این سه کلمه از جایگاه تقویم و تاریخ میباشد چون عادات میتوانند موقتی و زودگذر بوده و منحصر به یک فرد در متون باشند Traditions and customs, on the other hand usually are pursued and practiced over a long span of time and by a lot of folks از آنطرف سنتها و آداب و رسوم توسط افراد بسیاری مورد پیگیری و انجام در یک بازه زمانی طولانی قرار میگیرند And in academic writing, the words Traditions and Customs can be broad and formal و در نگارشهای آکادمیک و علمی, کلمات سنتها و آداب و رسوم میتوانند مقیاس گسترده و رسمی به خود بگیرند.

Traditions usually remind us of activities people perform in a country and on holidays or the ones which can have deep roots in their culture سنتها عموما ما را به یاد فعالیتهای مردم در یک کشور و معمولا هنگامیکه در تعطیلات هستند می اندازد یا آنهائیکه ریشه های عمیقی در فرهنگ شان دارند For example, in some Asian countries, it is part of their tradition to eat fish and rice on the new year eve مثلا یکی از سنتها در برخی کشورهای آسیائی, خوردن برنج و ماهی در شب سال نو میباشد Customs are also related to the behavior of people but they usually are not as old as traditions, nor are they practiced by as many people آداب و رسوم هم مربوط به رفتار مردم میباشند ولی آنها مثل سنتها کهن و قدیمی نبوده و مانند آنها تعداد افراد خیلی زیادی به آنها پایبند نیستند.

It is usually not customary to stretch your hand first in order to greet senior people since it would be more polite to wait for their turn معمولا مرسوم نیست که در هنگام معاشرت با افراد سالخورده شما دست خود را ابتدا جلو ببرید چون مودبانه تر این است که منتظر حرکت آنها بود It can be stated and concluded that when customs continue for a long time and passed on from generation to generation, they will turn into traditions میتوان اظهار داشت و نتیجه گیری کرد که هنگامیکه آداب و سنتها به مدت زیادی ادامه پیدا میکنند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند تبدیل به سنتها میگردند In some Asian cultures, it is a custom for generations that younger people take a bow when meeting their parents or senior people در برخی فرهنگهای آسیائی برای نسلها مرسوم شده است که افراد جوان در هنگام ملاقات با والدین خود یا افراد کهنسال تعظیم میکنند Habits, on the other hand are more concerned with individual behavior when they do it regularly and in a repeated manner از آنطرف, عادتها بیشتر در ارتباط با رفتار فردی هستند هنگامیکه آنها اموری را بطور مرتب و با تکرار به انجام میرسانند Please make it a habit to call me every week لطفا این عادت را داشته باشید که هر هفته به من تلفن بزنید.