داشتن علاقه به نویسندگی مسلما میتواند به عنوان یکی از مهمترین مشوقها در زمینه نویسنده شدن تلقی شود اما در کنار عشق و علاقه به نویسندگی و هنر تالیف بالاخره بهتر است از کجا و چگونه این حرفه را آغاز نمود؟ تصور کنید که شما در یکی از حوزه ها دارای تجربه و همچنین آموزش و تحصیلات آکادمیک و یا تجربه چندین و چند ساله هستید و تمایل دارید تا دانش و مطالب خود را با مخاطبین و خوانندگان به اشتراک بگذارید. در اینصورت بهتر است از کجا شروع کنید تا شانس موفقیت خود را افزایش دهید؟ مسلما مطالعه روزانه و همچنین تمرین نویسندگی بطور مختصر و تمرینات پیوسته توصیه میشود. خوشبختانه اینترنت هم میتواند بسیار سودمند باشد تا در زمینه مورد علاقه خود دانش و آگاهی خود را افزایش داده و راههای نشر آنها را بیابید.
به نوشته مقاله Forbes بسیاری از افراد هستند که علاقمندی خود را به فن نویسندگی ابزار میکنند و اینکه قبل از بازنشستگی تمایل دارند تا در این زمینه وارد شوند. در واقع درک صحیح این مطلب از اهمیت بالایی برخوردار میباشد در ارتباط با وظیفه و مسئولیتی که نویسنده در قبال مخاطبین احساس میکند و با استفاده از میراث زبان به عنوان ابزار بیان مطالب فرهنگی و تاریخی و همچنین داشتن صداقت و گوناگونی و اصل بودن در مطالب نوشته شده و روزنامه نگاری که دارای دنیای بی آلایش خود میباشد. نویسندگان نیز به همه این موارد فکر میکنند در حین نشستن پشت صفحه کلید و تامل درباره نوشتن مطالب و اینکه نگارش خود مسئولیتی سنگین تلقی میشود. اما اکثر موارد مردم از این موارد غافل بوده و تنها به خروجی و کار منتشر شده و نهایی نگاه میکنند و از این همه ورودی و مقدمه ممکن است غافل باشند. اما چنانچه واقف به این مطالب باشند ارائه نصیحتها و نکات به آنان آسان خواهد بود.
نکته این است که چنانچه شما تمایل به نویسنده شدن دارید پس شروع به نوشتن کنید و تاخیری در این زمینه جایز نمیباشد و در هیچ مقطعی توقف نکنید چون مانند دیگر امور تنها در صورت ادامه این کار و هر قدر بیشتر آن کار را انجام دهید بیشتر موفق خواهید شد. اما دقت کنید که شما در اینصورت شانس و فرصت موفقیت را خواهید داشت و در واقع تضمینی برای آن وجود ندارد. شما بایستی متعهد باشید که در فن نویسندگی بهتر و موفق تر شوید و در این مسیر نیاز دارید تا سطح کنونی خود را درک کنید و از آن آگاه باشید که این خود در برخی موارد قدری دشوار به نظر میرسد. مساله این است که کار و امید هرگز پایانی ندارند. داستان جالبی به نظر میرسد اینطور نیست؟ از نوازنده پیانو باتجربه پابلو کاسالس در نودمین سالروز تولد خود پرسش شد که چرا هنوز هر روز به تمرین میپردازد. او در جواب گفت چون هنوز مشغول پیشرفت است. نویسنده مقاله در کلاسهای سطح فوق لیسانس به بالا در رشته مدیریت و ارتباطات به مدت پانزده سال در دانشگاه فرلی دیکنسون در نیو جرسی مشغول تدریس بوده است که در آن از دانشجویان درخواست میشده است تا به نگارش پنج مقاله بپردازند.
در ادامه آمده است که از بین چهار هزار مقاله ای که آنها تصحیح و نمره دهی شده اند و از بین هشتصد دانشجو که در کلاسها موفق شدند حتی یکی از مقالات نیز نمیتوانستند به عنوان یک رساله و مقاله مناسب برای چاپ و انتشار قلمداد شوند. اما پس از پانزده هفته پیشرفت قابل ملاحظه ای مشاهده شد و اینکه گرچه مؤلف مطالب جایزه ادبی پولیتزر را مطالعه نمیکرد اما به گفته وی کارهای بسیار بهتر و بهبود یافته تر وجود داشتند. حال تصور کنید که شما چقدر خواهید توانست تا پیشرفت و توسعه از خود نشان دهید درصورتیکه به جای پنج بار در طول ترم و تحصیلات بطور مستمر و پیوسته مشغول نگارش باشید. پس از اینکه در خود احساس تعهد را یافتید مکانی را جهت نشر کارهای خود بیابید. مثلا یک وبلاگ معتبر در صورت پذیرش و یا وبلاگ خود و یا فعالیت به عنوان فریلنسر و یا انجام کارهای پاره وقت برای یک روزنامه محلی یا ژورنال و مجله و غیره. حتی انجام کارهای داوطلبانه نیز میتوانند سودمند باشند. به نوشتن ادامه دهید و کارهای خود را در معرض دید افراد جامعه جهت نقد سازنده قرار دهید. به این ترتیب دین خود را نیز خواهید توانست تا ادا کنید. شما خواهید دانست که میتوانید پیشرفت کنید و به آنجا برسید و خود را اثبات نمائید چون راه دیگری وجود ندارد.