رد مؤدبانه دعوتها

از همه ما در بسیاری از موارد ممکن است دعوت بشود که به مراسمی برویم و یا در کاری یا رخدادی اجتماعی شرکت کنیم. از طرف دیگر خود ما نیز ممکن است از دیگر دوستان و بستگان و افراد دیگر برای شرکت در مراسم دعوت کنیم. در بعضی از موارد با ارائه دلایل و عذرخواهی کردن از شرکت در این مراسم خودداری میشود. ما در این درس قصد داریم به این جملات مهم و کاربردی نظری بیندازیم. In this lesson we are actually going to discuss how to politely decline an invitation به عبارت دیگر میخواهیم دلایل انجام ندادن کارها را بیان کنیم In fact sometimes we may need to express reasons for not doing something حال به برخی از دلایل موجهی که همه ما در زندگی روزمره مان برای رد مؤدبانه دعوتها استفاده میکنیم توجه کنید.

I am busy right now در حال حاضر سرم شلوغ است I am not hungry at the moment الان گرسنه نیستم I am full کاملا سیر هستم و اشتها ندارم I am very tired خیلی خسته هستم It’s early – It’s late زود است – دیر است. همانطور که ذکر شد از این عبارات و الگوها براحتی میتوانیم استفاده کنیم تا به طرف مقابل توضیح دهیم چرا در یک مراسم و یا رخداد اجتماعی فرهتگی نمیتوانیم شرکت کنیم. Now let’s try using some of these words and phrases by telling them to your friend about a time you were tired, busy, full, etc حال بیائید با استفاده از این عبارات و افعال و ذکر کردن آنها برای دوستتان, بخاطر بیاورید آخرین باری را که سرتان شلوغ بود و یا خسته بودید و یا احساس سیر بودن داشتید و غیره.

Last month I was working nine hours a day in my office every day and so I was so tired ماه قبل بدلیل کارکردن در اداره ام به مدت نه ساعت در روز من بسیار خسته شدم. Yesterday I offered my sandwich to my colleague at the factory but he was full and did not eat من دیروز در کارخانه به همکارم ساندویچ تعارف کردم ولی او بدلیل سیر بودن نخورد. Would you like going out for dinner? How about a pizza? Sorry, but I am not hungry. Thanks نظرت راجع به شام بیرون رفتن چیست؟ چطوره یک پیتزا بخوریم؟ ممنون ولی من گرسنه نیستم. Hey, get up and let’s go to the swimming pool around the corner of B street. But it’s just early. Let’s go back to sleep and we’ll get up after two hours

هی, از رختخواب بلند شو تا باهم به استخر شنای سر نبش خیابان ب برویم. ولی خیلی زود است. دوباره بخوابیم و دوساعت دیگر از خواب بلند خواهیم شد. Do you like to go to the movies tonight? You know, it’s late now. Let’s do it tomorrow evening آیا دوست داری تا با هم به سینما بروید؟ راستش خیلی دیر است. بیا تا فردا شب به سینما برویم. I wanted to go running in the park this afternoon but I was tired and so I took a nap instead من امروز بعد از ظهر میخواستم به پارک رفته و بدوم ولی خسته بودم و بنابراین استراحت کردم. آیا تابحال به نمونه جملاتی از این قبیل دقت کرده اید که در آنها از Too استفاده شده باشد؟ با استفاده از صفت Too میتوانیم شدت صفات و دلایلی را که در جملات بیان کرده ایم, افزایش دهیم.

In other words, we can make use of too to make adjectives stronger, and usually it gives them a kind of negative meaning and impression همانطور که ملاحظه میکنید, با استفاده از Too, یک استنباط منفی از جملات میشود. با دقت به جملات و عبارات زیر, این نکته مشخص تر میگردد. Hello, yes that’s me. Sorry, but I can’t talk right now. I am too busy الو, بله خودم هستم. ببخشید الان خیلی گرفتارم و نمیتوانم صحبت کنم. I am too tired right now. Let’s not go to the movies tonight. OK. Maybe some other time خیلی احساس خستگی میکنم. اگر موافق باشید, امشب به سینما نرویم. باشه. یه وقت دیگر میرویم. Actually I should go to bed right now because it’s too late خیلی دیر وقت است و من باید هرچه سریعتر بخوابم.