آیا بچه ها به آموزش زیاد انگلیسی نیاز دارند؟

خیلی از والدین هستند که برای فرزندانشان در دوره های آموزشی مدرسه و همچنین تدریس خصوصی زبان انگلیسی ثبت نام میکنند ولی ممکن است این احساس را داشته باشند که سطح معلومات و مهارتهای آنها قدری پائین تر از سطح مورد انتظار باشد و همچنین این مطلب باعث شود که عملکرد آنها در دیگر دروس و بخشها از قبیل ریاضیات در حد متوسط باشد که یکی از دلایل آن کمبود وقت و محدودیت آن برای مطالعه باشد. در اینجا پرسشی مطرح میشود که آیا حقیقتا ضروری است تا در کشورها آموزش انگلیسی برای بچه ها از دبستان تا دانشگاه استمرار داشته باشد؟ نویسنده Big Bell در نشریه eVnExpress دارای دو فرزند میباشد که یکی از آنها در کلاس اول دبستان بوده و دیگر دانشجو میباشد.

فرزند خردسال وی هنوز دارای مشکلاتی است در زمینه یادگیری زبان ویتنامی اما از وی انتظار میرود تا انگلیسی را هم بیاموزد. همچنین دانشجوی وی حدودا چهل درصد از زمان خود را برای مطالعه انگلیسی صرف میکند و به این ترتیب زمان کمتری برای مطالعه و درس خواندن رشته اصلی خود باقی می ماند. از آنطرف دانشگاههای کشور ویتنام از دانشجویان انتظار دارند تا به حد مطلوبی از تسلط در زبان انگلیسی به منظور فارغ التحصیلی دست یابند. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا بایستی تا از دانشجویان درخواست اولویت دادن به آموزش و مهارتهای پیشرفته و قوی در انگلیسی را داشته باشند به بهای تجربیات حرفه ای آنها؟ در واقع مطلب کم رنگ جلوه دادن اهمیت انگلیسی نمیباشد چون یک مهارت ارزشمند است. اما بسیاری از موارد سیستم کنونی اهمیت خیلی زیادی به دانش انگلیسی معطوف میدارد بدون اینکه منجر به نتایج ملموس گردد.

بسیاری از دانش آموزان ممکن است در مشاغل آینده خود اصلا نیازی به زبان انگلیسی نداشته باشند. برای گروه و زیر مجموعه ای از دانشجویان یادگیری انگلیسی بدون تردید ضروری است اما شاید این مطلب در مورد اکثریت آنها صدق نکند. فراگیری انگلیسی بایستی مقدار منطقی از زمان تحصیلی را به خود اختصاص دهد و به این ترتیب به محصلین اجازه بدهد تا بیشتر تمرکز داشته باشند به علومی مانند ریاضیات در حوزه تفکر تحلیلی و نقادانه. در درون زبان انگلیسی مهارتهایی برای کار و ارتباط وجود دارند. به عقیده نویسنده که خانواده وی یک کسب و کار بین المللی بزرگ را اداره میکند بدون در اختیار داشتن ویژگیهای برجسته در زبان انگلیسی و هرگاه که ضرورت ایجاب کند از امکانات فن آوری استفاده میکنند جهت انجام امور و کارهای مربوط به دانش انگلیسی.

به موازات پیشرفتهای سریع در حوزه هوش مصنوعی و فن آوری این امکان وجود دارد که نسلهای آینده برای پر کردن خلاهای زبانی به استفاده از ابزارها متکی باشند و به این ترتیب تسلط در زبان انگلیسی از اهمیت آن کاسته شود. در واقع این خلا و فاصله بین گویشوران روان و سلیس انگلیسی و افرادی که در مکالمه ضعیفتر هستند در حال کاهش است. به عقیده نویسنده آموزش انگلیسی بهتر است که متناسب با نیازهای فردی باشد به جای اینکه بطور کلی بر روی آن تاکید شود. محصلینی که در مشاغل آینده خود از انگلیسی استفاده خواهند کرد بایستی تا در زمینه فراگیری آن تشویق گردند. از آنطرف دیگران بایستی تا آزادی عمل داشته باشند تا وقت خود را اختصاص دهند به موضوعات و مطالب و علومی که بهتر با آرزوها و اهداف آنها هم خوانی دارند. در پایان نویسنده بیان میکند که نظر وی حذف کردن زبان انگلیسی از برنامه و تقویم آموزشی نمیباشد. اما کاهش تمرکز بر روی انگلیسی و تغییر توجه به دیگر رشته ها و دروس از قبیل ریاضیات و ادبیات بهتر میتواند به دانشجویان کمک کند. اجبار کردن شاگردان به تحمل دروس غیر مفید انگلیسی به بهای ضربه زدن به دیگر دروس مهم میتواند در نهایت به هدر دادن زمان و انرژی منجر شود.