در ارتباط با فراگیری و کسب تسلط در زبانهای خارجه از قبیل انگلیسی میتوان به این نکته اشاره داشت که اکثر محصلین و دانشجویان شاید در برخی مقاطع استرس و دغدغه را تجربه نمایند و این موضوع به ویژه در زمان نزدیک شدن به تستها و امتحانات مربوطه خود را نمایان میکند. این مطلب برای بسیاری از دانشجویان بین المللی که قصد ادامه تحصیل در دانشگاهها را دارند مورد بررسی قرار میگیرد و میتواند در مسیر پیشرفت آکادمیک و تحصیلی آنها مانعی را ایجاد نماید اما دانشگاهها نیز میتوانند با اتخاذ تصمیمات و انجام کارهائی این مشکلات را کاهش دهند. بسیاری از افراد که مثلا پس از مسافرتهای طولانی به کشورهای انگلیسی زبان و اخذ پذیرش از دانشگاهها هنوز نگران انجام مکالمه با دیگر گویشوران هستند و درباره تلفظ و مهارتهای خود دچار شک و تردید.
گرچه استفاده از لغتنامه های نوین و آنلاین در کنار ابزارهائی از قبیل برنامه ترجمه گوگل Google Translate امر یادگیری را تسهیل بخشیده اند اما هنوز برای موفقیت در محیط دانشگاه و انجام مکالمات روان و سلیس بایستی تا تلاش و تمرین بسیاری نمود. اینگونه افکار و دغدغه ها برای بسیاری از زبان آموزان غیر بومی موقتی و زودگدر نبوده و همه روزه با آنها دست و پنجه نرم میکنند. درواقع استرس در زمینه یادگیری یک زبان دوم و خارجه کاملا عادی و طبیعی تلقی میشود در زمینه درک مطلب و شنیدن و مصاحبه و تعامل با دیگران و اینکه نبایستی تا اجازه داد اینگونه موانع فکری سد راه پیشرفت شما شوند یا اینکه بر روی اعتماد به نفس یا پیشرفت آکادمیک و تحصیلی شما تاثیر منفی داشته باشند. اما این مساله بهتر است با تفکر و تعمق بیشتری مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد به ویژه برای آندسته از دانشجویان بین المللی که پس از دریافت ویزای تحصیلی خود در دانشگاهها ثبت نام نموده اند. دیده شده است که در برخی موارد موانع زبان آموزی منجر به غیبت در کلاسها و تاخیر در انجام تکالیف و کسب نمرات پائین شده است و اینکه عواقب و نتایج میتوانند جدی باشند حتی از قبیل مواردی همچون از دست دادن موقعیت آکادمیک و آموزشی و یا بازگشت به منزل بدون کسب مدارج و مدارک تحصیلی مد نظر.
در این رابطه همچنین میتوان به موارد دیگری اشاره داشت از قبیل اینکه گرچه دانشجویان ورودی و از دیگر کشورها به منظور ثبت نام در دانشگاه واجد حداقل نمرات و تسلط در زبان میباشند, اما خیلی از آنها ممکن است در موقعیتهای حقیقی در زندگی در زمینه انگلیسی از تمرینات کافی برخوردار نبوده باشند. مثلا توفیق در تستهای استاندارد از قبیل آیلتس و تافل و دولینگو یک چیز است و چیز دیگر پاسخ دادن به سؤالات اساتید در کلاسها در برابر تعدادی از گویشوران بومی میباشد و این فاصله و جای خالی خود میتواند به نوعی دغدغه آگاهانه دامن بزند و منجر به نوعی رفتار شود که میتواند در زمینه موفقیت آکادمیک و تحصیلی و همچنین اجتماعی مانع ایجاد کند. در ارتباط با نگرانی و استرس زبان آموزی و کاربرد آن میتوان به چندین مرحله اشاره داشت براساس تحقیقات و در وهله نخست مساله قضاوت کردن و ارزیابی دیگران است, اینکه پس از مرتکب شدن اشتباه زبانی در مقابل دیگر همکلاسیها و معلمین و اساتید آنها درباره ما چه فکر میکنند. برخی دانشجویان در کلاسها احساس راحتی میکنند اما احتمال دارد از مکالمات روزمره و غیر رسمی پرهیز کنند و یا از ترس مخاطب قرار گرفتن شاید از تماس چشمی و مستقیم نگاه کردن به دیگران اجتناب ورزند.
مورد دیگر در زمینه مشکلات محاوره و همچنین درک مطلب شفاهی و شنیداری میباشد. مثلا داشتن احساس ناراحتی در حین صحبت کردن به یک زبان خارجه حتی برای آندسته از دانشجویان و محصلین که در کشور مبدا خود دارای اعتماد به نفس و مهارت و تسلط بوده اند. نگرانیها درباره اینکه آنها ممکن است کمتر از گویشوران بومی دارای توانائیهای محاوره ای باشند میتواند در مباحثات کلاسها سکوت و وقفه ایجاد کند. نکته سوم در رابطه با دغدغه برای امتحانات است چون عمدتا در این موارد دانش آموزان دارای استرس زمانبندی برای تستها هستند برای یک زبان دوم چون صرفا دانستن مطالب شاید راهگشا نبوده و بلکه داشتن عملکرد مناسب در حوزه زبانشناسی و بصیرت و آگاهی و شناخت دارای تاثیر میباشند. اما نوبت به دانشگاهها و مدیران و اعضای هیات علمی میرسد چون ممکن است آنها نسبت به روش کاربردی و مورد استفاده آموزشی خود کمی نادیده انگارند و از تاثیر آنها بر روی عملکرد دانشجویان خارجی و بین المللی قدری غافل باشند. به عنوان نمونه تصحیح کردن اشتباهات گرامری در یک کلاس و در برابر دیگران و حضار را میتوان به عنوان یکی از تجربه های دغدغه آور قلمداد نمود. از آنطرف, دادن زمان کافی به شاگردان و ارائه بازخورد مثبت به آنها در کنار خلق و ایجاد نمودن یک محیط مثبت که در آن از اشتباهات به عنوان چیزهای عادی و طبیعی و بخشی از فرآیند یادگیری یاد شود میتواند به کاهش استرس و دغدغه کمک کند.
اما در کنار این موارد دانشگاهها نیز میتوانند تغییراتی را اعمال نمایند از طریق ارائه مشاوره به دانشجویان Mentoring Programs یا کارگاههای مکالمه Conversation Workshops و همچنین خدمات ارائه مشاوره هدفمند Targeted Support Services و اینکه با اطلاع رسانی به دانشجویان اطمینان حاصل کرد که محصلین با احساس راحتی و آرامش از آنها بهره مند گردند. علیرغم مشکلاتی که دانشجویان ممکن است در زمینه زبانهای خارجه و همچنین قدری دشواری را تجربه کنند, اما آنها به نوبه خود میتوانند به غنای کلاسها و محیط پردیس دانشگاهها کمک نمایند از طریق به ارمغان آوردن چشم اندازهای بین المللی و همچنین انجام مباحثات در کلاسها. در حقیقت موفقیت آنها بیشتر از یک مقوله مسؤلیت یا اخلاقی بوده و میتواند به عنوان سرمایه گذاری در مبحث کلی و بزرگتر آموزش عالی تلقی گردد. در واقع چنانچه دانشجویان دچار مشکلات شوند, دانشگاهها نیز از فقدان استعداد و چشم اندازهائی که آنها قادر به آوردن میباشند محروم میگردند و کمک به حل و رفع مشکلات میتواند برای کل جامعه آکادمیک سودمند باشد.
هنگامیکه سخن از راه حلها به میان می آید بایستی ذکر کرد که نیازی به کاهش سطح استاندارد آموزشی و آکادمیک نمیباشد بلکه دادن فرصت و موقعیت عادلانه به دانشجویان در راستای کاهش و رفع موانع غیر ضروری است. مثلا تمرین مکالمه در محیطهای با دغدغه پائین و ارائه اصلاحات در صورت لزوم و اینکه دبیران بپذیرند که اشتباه کردن بخشی از فرآیند طبیعی یادگرفتن یک زبان جدید میباشد. همچنین ارائه حمایتهای فرهنگی و منابع به دانشجویان و محصلین از سمت دانشگاهها در کنار تشویق و ترغیب آنها. داشتن دغدغه در زمینه یادگیری یک زبان خارجه یک امر و تجربه عمومی و شایع است که حتی برای تواناترین دانشجویان با انگیزه نیز روی میدهد. میتوان اظهار داشت که یکی از این تجربه های ناخوشایند مربوط به تحصیلات در خارج از کشور انجام دادن تکالیف و تمرینات سخت نمیباشد یا اینکه دور از منزل به زندگی جدید عادت داشت و یا حتی تجربیات فرهنگی جدید بلکه لحظه ای است که محصلین دست خود را بالا میبرند تا به زبانی به پرسش مطروحه پاسخ دهند که متعلق به آنها نمیباشد و این امید را دارند تا بتوانند با انتخاب کلمات صحیح منظور مورد نظر را برسانند.
فراتر از مقوله آکادمیک و تحصیلی, داشتن دغده در زمینه زبانهای خارجه میتواند تاثیر داشته باشد بر روی انواع مشارکتهای آموزشی دانشجویان که برای آنها ضروری میباشند در ارتباط با ساختن و تقویت مهارتهای مورد نیاز و همکاریهای اجتماعی. میتوان به مواردی اشاره داشت از قبیل کارهای گروهی, بحثهای درون کلاسی, و شرکت در فعالیتها و سازمانهای دانشجوئی که اکثرا نیازمند مشارکت و مکالمه فعال آنها میباشد برای ارائه شفاف و روان و راحت نظرات خود, پاسخ دادن به بازخوردها و داشتن و کسب تعامل از فرهنگهای گوناگون و اینکه مجموع این مهارتها و عوامل میتوانند به نحو مؤثر منجر شوند به هدایت و ساختن جوامع حرفه ای و کارآمد. اما ادبیاتی که غالبا وجود دارد در رابطه با دغدغه های زبانهای خارجه از قبیل انگلیسی این است که محصلین ممکن است مکث و توقف کنند تا به تمرین مهارتهای خود بپردازند. هنگامیکه آنها از این فرصتها عقب نشینی میکنند ممکن است فرصت شرکت در آنها را از دست بدهند که منجر به کاهش سطح اعتماد به نفس و توانائی کارکردن با تیمهای مختلف را رقم بزند. داشتن درک صحیح از این نوع استرسها میتواند دانشجویان و فارغ التحصیلان را به راستی در سطح جهانی مهیا نماید.