بحث اشتها در غذا خوردن

درست است که تنوع بسیار زیادی در غذاهائی که ما میخوریم وجود دارند, ولی همانگونه که اطلاع دارید, سلایق شخصی و علایق افراد در مصرف غذاها و مواد غذائی مهم بوده و باعث این همه تنوع در مصرف اغذیه شده است. ممکن است شما بسیار به مصرف میوه و سبزیجات علاقمند باشید و یا در هنگام صرف ناهار به غذای خود فلفل زیادی بزنید, در حالیکه فرد دیگری در خانواده شما اصلا به فلفل علاقه نداشته باشد و مثلا بجای خوردن میوه ها و سبزیجات از آبمیوه مصرف کند. در هنگام سفر و در موقع صرف صبحانه, ناهار و یا شام, مسافران هتل بسته به علایق غذائی خود از منو مواد غذائی مورد نظرشان را سفارش میدهند و انتخاب میکنند. خیلی وقتها هنگام سفارش غذا در رستوران, این بحثها میتوانند جذاب باشند.

Let’s talk about food passions today بیائید امروز به مطلب علایق غذائی بپردازیم Have a look at the following sentences and expressions which can easily be used when discussing choices of foods in a restaurant به جملات و عبارات زیر نگاهی بیندازید که براحتی در محیطهائی مانند رستوران و به هنگام انتخاب غذاها میتوانند مورد استفاده قرار گیرند I’m crazy about seafood من عاشق غذاهای دریائی هستم I’m a big meat eater من خیلی گوشت میخورم I’m a big coffee drinker من زیاد قهوه مصرف میکنم I’m a chocolate addict من عاشق خوردن شکلات هستم I’m a pizza lover من خیلی به خوردن پیتزا علاقه دارم Now let’s have a look at other expressions to reject certain types of foods

حالا به جملات دیگری مینگریم که به جهت خودداری از صرف غذاهای بخصوصی مورد استفاده قرار میگیرند I can’t stand fish من اصلا نمیتوانم ماهی بخورم I’m not crazy about chocolate من زیاد به خوردن شکلات تمایل ندارم I don’t care for steak من دوست ندارم استیک بخورم I’m not much of a pizza eater راستش را بخواهید من کلا زیاد پیتزا خور نیستم I’m not much of a coffee drinker, I prefer tea instead من زیاد قهوه مصرف نمیکنم و بجای آن از چای استفاده میکنم He might be crazy about pasta but doesn’t care for rice او ممکن است عاشق پاستا و ماکارونی باشد ولی به خوردن برنج خیلی علاقه ندارد He loves apple but can’t stand mango او عاشق خوردن سیب است ولی اصلا انبه نمیخورد.

He is an orange lover but doesn’t care for banana او به مصرف پرتقال بسیار علاقه دارد ولی خیلی موز نمیخورد Use use to and used to and the base form of a verb for habitual actions in the past that no longer occur از عبارات use to و used to جهت اشاره به عاداتی که در گذشته رخ میدادند و نه در زمان حاضر استفاده کنید I used to be crazy about candy, but now I don’t care for it من در گذشته خیلی به آبنبات خوردن علاقه داشتم ولی الان دیگر نه She didn’t use to eat cheese, but now she has it all the time آن خانم قبلا خیلی به مصرف پنیر علاقه نداشت ولی الان خیلی پنیر دوست دارد و دائما مصرف میکند Did you use to eat a lot of fatty foods? Yes, I did. Yes, I used to

این جمله جالبی است و همانگونه که ملاحظه میکنید سوالی مطرح میشود بدین مضمون که آیا شما قبلا زیاد غذاهای چرب میخوردید و در جواب از هر دو عبارات میتوان استفاده کرد What did you use to have for breakfast? Eggs and sausage. But not anymore در هنگام صبحانه از چه مواد غذائی میخوردید؟ تخم مرغ و سوسیس ولی دیگر آنها را نمیخورم. Are you a big coffee drinker آیا شما زیاد قهوه میخورید؟ Definitely. I’m crazy about coffee. What about you قطعا. من خیلی قهوه مصرف میکنم. شما چطور؟ I used to have it a lot. But I’ve been cutting back من زیاد قهوه میخوردم ولی مصرف آن را کاهش داده ام Why did you use to eat so much چرا اینقدر زیاد غذا میخوردید؟