سنتهای فرهنگی خانواده

مکالماتی که بین مردم و در حالات و مکانهای مختلف صورت میگیرد, لزوما با چند جمله ساده به پایان نرسیده و بعضی وقتها افرادی که مشغول و گرم صحبت هستند با آوردن و استفاده از مثالهای مختلف و ضمن برشمردن دلایل خود, سعی در قانع کردن طرف مقابل دارند. صحبتهای روانشناسی از قبیل مسؤلیت پذیری و همچنین کمک به والدین در انجام امور منزل, بحث کردن با دیگر اعضاء خانواده, رفتن به مسافرت و یا بازگشتن از آن, کمک به اقتصاد خانواده از طریق سهیم شدن در خریدها و مسائل غیره, همه و همه خواه نا خواه در میان جملات بین گویشوران رد و بدل میشوند. شاید شما هم هنگام تمرین زبان انگلیسی خود با دوستانتان و یا حتی هنگام تماشای فیلمها و سریالهای زبان اصلی به این نکات برخورده باشید.

Many times in daily conversations, all of us discuss family cultural traditions همه ما ممکن است در بسیاری از موارد و در مکالمات روزمره مان به سنتها و روشهای فرهنگی خانواده اشاره داشته باشیم. خیلی وقتها چنین جملاتی باعث جذاب تر شدن هر چه بیشتر صحبتها خواهد شد. بحث امروزمان را با یک سؤال جالب و چالشی شروع میکنیم: In your opinion, how long should adult children live in their parents home? When do you believe they should get married and start living with their spouses به عقیده شما, فرزندانی که بزرگ شده اند, تا چه زمانی باید به همراه والدینشان زندگی کنند و با آنها باشند؟ آنها چه زمانی باید تشکیل خانواده داده و با همسرانشان زندگیشان را شروع نمایند؟

These and a lot more challenging questions can be raised over here and thinking about them can help you come up with good answers because you may some day use them in your conversations چنین سؤالات چالش برانگیزی ممکن است در این ارتباط مطرح شوند و شما بهتر است به آنها فکر کنید و به پاسخهای مناسب نیز بیندیشید چون ممکن است روزی از آنها در حین مکالماتتان استفاده نمائید. My wife and I sent our last child off to college من و همسرم فرزند آخرمان را به دانشگاه فرستاده ایم. We are ready to sell the house and travel, but our oldest daughter doesn’t have a job and plans to move back home after graduation. What should we do? Can you think of any solutions and good ideas

ما قصد داریم تا منزلمان را به فروش رسانده و به مسافرت برویم ولی دختر بزرگمان شغلی ندارد و قصد دارد تا پس از فارغ التحصیلی به نزد ما بازگردد. به عقیده شما ما بهتر است چه کاری انجام دهیم. آیا هیچ فکر و ایده ای به ذهن شما میرسد؟ In some countries people expect their children to move out of their house at twenty-one, when they are adult and graduate and when they have a good job, but that trend is changing now در بعضی از کشور ها مردم از فرزندانشان انتظار دارند تا پس از سن بیست و یک سالگی وبعد از فارغ التحصیلی و یافتن شغل مناسب مستقل شوند ولی این روند در حال تغییر است. Today, more adult children are returning home to live with their parents and may ask them to help them getting a job

امروزه خیلی از بچه هائی که بزرگ شده اند به نزد خانواده شان باز میگردند تا با والدینشان زندگی کنند و ممکن است از آنها در یافتن شغل یاری بگیرند. Some don’t have jobs yet or can’t pay for the high costs of housing برخی از آنها هنوز بیکار هیستند و نمیتوانند از پس خرج مسکن بر بیایند Some of them are still single and may need to rely on their families for getting married بعضی هنوز مجرد هستند و برای تشکیل خانواده ممکن است از خانواده شان درخواست کمک نمایند. Most parents are happy when their kids come back home to live اکثر والدین خوشحال میشوند از اینکه فرزندانشان دوباره به منزل بازگردند تا با هم زندگی کنند. What is your take in this connection برداشت شما در این ارتباط چیست؟