عباراتی درباره عدم تعجب کردن

در صحبتهای روزمره حتما برای همه ما پیش آمده است که با فرد مخاطب و افرادی که با آنها مشغول کفتگو هستیم درباره موضوعاتی صحبت میکنیم که ممکن است قبلا درباره آنها تجربه داشته باشیم یا برای ما پیش آمده باشند یا موضوعات برای ما آشنا باشند. در حقیقت هر چقدر هم که موضوعات مورد بحث توسط پرسشگران و گویشوران جذاب و تعجب آور باشند ممکن است برای شنونده تعجب آنچنانی را به همراه نداشته باشند. و مهم است تا واقف باشیم که از چه نوع عبارات و جملاتی در صحبتهای این چنینی استفاده کنیم تا میزان آگاهی خود را از مطالب مورد بحث بیان کنیم. لطفا توجه کنید که این مطلب دارای جزئیاتی میباشد و فقط محدود به استفاده از یک یا دو نوع الگو نیستیم و تنوعاتی در بیان موارد وجود دارند.

In everyday speech, sometimes we need to state ‘we are not surprised’ but selection of words might be a bit tricky sometimes در گفتگوهای روزمره ممکن است ما نیاز به بیان عبارت ‘من که تعجب نکردم’ داشته باشیم ولی انتخاب کلمات مناسب برای بیان این مطلب میتواند مقداری دشوار بنظر برسد For instance, when engaging in a talk with a friend of yours, you may hear some sentences on using comparative and superlative tips which already sound familiar to you and you would like to express your viewpoint about them به عنوان مثال, هنگامی که گرم گفتگو با یکی از دوستانتان هستید که درباره استفاده از صفات تفضیلی و عالی مطالبی را بیان میکند شما ممکن است با مطالب قبلا آشنائی داشته باشید و علاقمند به بیان نقطه نظرات خود هستید After hearing the story, you may think to yourself, ‘I already knew that’ or ‘it’s not that surprising to me’ but what wordings are better to opt for پس از شنیدن این داستانها ممکن است با خود بیندیشید که ‘من آنها را قبلا شنیده ام’ و یا ‘آنقدرها هم برای من تعجب آور نبوده اند’ ولی از چه نوع چینش کلمات بهتر است که استفاده کرد؟

Today, together we are going to explore the expressions and ways we can use to show when we are not surprised when we hear what someone says or does امروز, با اتفاق یکدیگر قصد داریم تا به این موضوع بپردازیم که چه راههائی را میتوانیم استفاده کنیم تا عدم تعجب خود از گفتار و کردار دیگران را نشان دهیم In some cases, this point can relate to the way of expressing individual opinions and the common expression is “it is no wonder” followed by other terms در برخی موارد هنگامیکه سخن از نحوه بیان نظرات فردی به میان می آید میتوانیم از عبارت “جای تعجب ندارد” به همراه دیگر کلمات استفاده کنیم As you know, the word wonder is used in to express a feeling of unpredictability or uncertainty but when we add it to our response to a case, it means we have no further questions to ask the speaker on the event همانگونه که مطلع هستید, کلمه wonder یا درخواست دانستن چیزی در مواقع غیر قابل پیش بینی بودن در جملات و یا نداشتن اطمینان کاربرد دارد ولی هنگامیکه ما آنرا در کنار دیگر لغات در هنگام پرسش از گویندگان مطرح میکنیم نشاندهنده این مطلب است که سوال دیگری برای ما جهت پرسش باقی نمانده است.

It’s weekend and you look out the window of your apartment and find tens of customers in a restaurant and it already is cold outside آخر هفته و بیرون هم هوا سرد است و شما از پنجره آپارتمان خود به بیرون و به یک رستوران نگاه میکنید که در آن دهها مشتری حضور دارند You quickly say, no wonder the eatery is packed with clients, it’s just freezing outside شما بلافاصله اظهار میدارید که جای تعجبی نیست که غذاخوری پر از مشتری هست, زیرا هوا در خارج بسیار سرد میباشد So from now on you can use the phrase ‘no wonder’ when explaining why there is no need to be surprised after hearing a piece of news پس از حالا به بعد شما میتوانید از عبارت ‘no wonder’ به معنای جای تعجب نیست استفاده کنید تا عدم تعجب خود را پس از شنیدن یک خبر بیان نمائید The second expression that you can use in these cases is ‘of course’ which demonstrates your certainty about an issue عبارت دوم ‘of course’ به معنای البته میباشد که همچنین میتوانید در چنین حالاتی که اطمینان خود را از مطلبی بیان میکنید استفاده کنید.

A colleague of mine stayed in the office late last night to finish the project یکی از همکاران من دیشب تا دیر وقت در اداره ماند تا کار پروژه را به انتها برساند Of course. Everybody in the workplace knows how prolific he is البته. همه در محیط کار میدانند که وی چقدر سختکوش است A third expression used in this context is ‘it figures’ which almost has the same meaning عبارت سومی که در همین محتوای متن کاربرد دارد ‘it figures’ میباشد که تقریبا همان معنی و مفهوم را دارد Apparently, if you look up the term figure in the dictionary, you will come up with definitions on mathematics and calculations and adding up numbers but when the speakers choose it in their response, it means their thoughts and ideas have been true چنانچه کلمه figure را در لغتنامه جستجو کنید, به معناهائی برخورد میکنید همچون ریاضیات و محاسبه کردن و جمع زدن اعداد ولی منظور مخاطبین در گفتارشان هنگام استفاده از آن یعنی که انتظارات و افکار و نظریاتشان درست از آب در آمده است ولی عموما در حالت منفی و نشان دادن عدم رضایت از چیزی کاربرد دارد.

We have ordered food from the restaurant across the street and the quality was bad ما از رستوران آنسوی خیابان غذا سفارش داریم و کیفیت آن بد بود It figures – They usually receive bad comments on social media as well جای تعجب نیست – آنها حتی در رسانه های اجتماعی هم نظرات منفی دریافت میکنند What do you expect too can be used in some sentences when something goes wrong این عبارت هم در مواردی که چیزی اشتباه از آب در می آید مورد استفاده قرار میگیرد I lost my train this morning – What do you expect? You never set off early for important appointments and trips من امروز قطارم را از دست دادم – چه توقعی داشتید؟ شما هیچ وقت برای قرارها و سفرها به موقع حرکت نمیکنید Typical is yet an additional term to use in not-so-nice or semi-negative situations کلمه عموما ‘typical’ هم معمولا در موارد نه چندان مناسب و تقریبا منفی کاربرد دارد The train is so late this morning – I cannot make it to the doctor appointment on time امروز قطار خیلی دیر کرده است – من نمیتوانم به وقت دکتر برسم Typical – The trains are so old in this line جای تعجب نیست – قطارها در این مسیر خیلی کهنه هستند.